مشغول مطالعه «حدائق»(1) بودم که به این فراز از کلام مرحوم بحرانی رسیدم: «فانظر الی صراحة هذا الخبر فی اختلاف اجوبته علیه السلام فی مسألة واحدة فی مجلس واحد و تعجب زراره و لو کان الاختلاف انما وقع لموافقة العامة لکفی جواب واحد بما هم علیه و لما تعجب زراره من ذلک لعلمه بفتواهم علیهم السلام احیانا بما یوافق العامه تقیة»(2) اشکم را نتوانستم نگهدارم زیرا میگوید در ادامه: «لعل السر فی ذلک أن الشیعة إذا خرجوا عنهم مختلفین کل ینقل عن امامه خلاف ما ینقله الآخر، سخف مذهبهم فی نظر العامة و کذبوهم فی نقلهم و نسبوهم الی الجهل و عدم الدین و هانوا فی نظرهم»(3) [متن] اینگونه شیعه حفظ شده است این گریه دارد غم و غصه دارد فغان و زاری و ناله دارد
امام معصوم که خطایی از او سر نمیزند او که امداد الهی هماره همراهش است و روح بر او نازل میشود در لیالی قدر او مصون است که غرضورز باشد و منفعتطلب او به کذب سخن نمیراند و از هوای نفس متابعت نمینماید او میگوید که تعمداً پاسخ اشتباه به شیعیانش داده است!؟ به زراره میگوید این مطلب را
این نظر صاحب حدائق است: امام علیه السلام به شیعیانش دستور میداد تا در اوقات مختلف نماز جماعت به پای دارند تا معلوم نشود متحد هستند و قوّت دارند و به علم عصمت متصلند! چنانکه فردی آمد نزد حضرت و شکایت کرد: «وارد مسجد شدم و دیدم گروهی از شیعیان نماز ظهر میخوانند و گروهی دیگر از شیعیان نماز عصر، چگونه میشود؟» و ایشان پاسخ فرمودند: «من آنان را به این رفتار دستور دادم»(4) و این را «سبب بقای شیعه» میدانند
حال ِ امروز را که بنگریم «اختلاف علماء امتی رحمة»(5) را هم لحاظ نکنیم اختلافی که بین فقها در هر عصر و مصری بوده و هست گریزی نبوده از آن وقتی امام معصوم علیه السلام تنها راه حفظ دین را اختلاف در پاسخهای شرعی میدانند امروزه روز را هم دیده و سنجیدهاند که فقها چه دشواری پیش رو خواهند داشت تا سره را از ناسره تشخیص دهند و تقیه را از حکم واقعی اگر چه امروز رقاب مؤمنین آزاد است و خلاص از اینکه وحدت فتاوا سبب کشتار و قتل عامشان شود اما اثر که مانده از ذیاثر
نشود که عدّهای از روی جهالت از نادانی و بیاطلاعی و البته نه از روی غرضورزی تا عید فطر اختلافی میشود یا رأی و نظر درباره فلان شبکه ارتباطی تلفن همراه آسمان و ریسمان به هم ببافند و ندای یاللعجباه سر دهند
بدانند که ما پاسوز جابهجایی بزرگی هستیم که در جانشینی رسول خدا (ص) پدید آمد و کشتاری که سلاطین جور از رهروان دین حق داشتند ائمه علیهم السلام ناگزیر بودند به پارهای پردهپوشیها و حتی جواب غیرصحیح دادنها حتی ـ به قول مرحوم صاحب حدائق ـ در جاییکه همه شیعه بودند و از عامه نبود هم تقیه میکردند!
آنان که چنین گریزگاهی را پسندیدهاند عواقب امروزین آن را نیز سنجیدهاند این مقدار اختلاف در فتاوا را هم حتماً مخلّ به نظام دینی ندیدهاند!
--------------------------- (1) الحدائق الناضرة فی أحکام العترة الطاهرة، یوسف بن احمد بن ابراهیم بحرانی (2) و (3) و (4) الحدائق، ج1، ص6 (5) الإحتجاج علی أهل اللجاج، طبرسی، ج2، ص355 برچسبهای مرتبط با این نوشته:
|